ترا که گفت که بر برگ گل کلاله فکن


بنفشه تاب ده و بر رخ چو لاله فکن

به غمزه صید دل عاشقان کن و آنگه


بهانه بر نظر نرگس غزاله فکن

میار باده تلخم که عیش من تلخ است


ز لعل خویش می ناب در پیاله فکن

چو درد نامه عشاق خویشتن خوانی


کرشمه ای کن و چشمی برین رساله فکن

مقال ابن حسام آتشی دل آشوبست


ز دیده آب سرشکی بر بن مقاله فکن